روز های کودکی...فصل خوب سادگی
باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه.......
خانه ام کو؟خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟
روز های کودکی کو؟ فصل خوب سادگی کو؟
یادت آید روز بارن! گردش یک روز دیرین......
پس چه شد؟؟؟
دیگر کجا رفت؟خاطرات خوب و شیرین....
باز باران بی ترانه،بی هوای عاشقانه
بی نوای عارفانه، در سکوت ظالمانه،
خسته از مکر زمانه،غافل از حتی رفاقت،
حاله ای از عشق و نفرت،اشک هایی طبق عادت
قطره هایی بی طراوت، روی دوش آدمیت
می خورد بر بام خانه...............
نظرات شما عزیزان:
برچسبـهـ ـا : عاشقانه حقیقت زندگی حقیقت تلخ باز باران باترانه